شعری از مرحوم آقاسی در مورد حضرت فاطمه(س)

ساخت وبلاگ

باز کنم راز سه مظلومه را
فاطمه و زینب و معصومه را
فاطمه زن بود ولی نور بود
جلوه حق بود که مستور بود
آی فرستاده ی ما شاد باش
شاکر منظومه ی ایجاد باش
ما به تو آیینه عطا کرده ایم
کوثر تسکینه عطا کرده ایم
کوثر تو مایه تسکین توست
بعد تو او قائمه ی دین توست
خلق چو پرسند زتو کیست او
فاش بگو کوثر جاریست او
هر كه دم از آل علی می زند
باده به جام ازلی می زند
جزبه ی ساقی چو به ميخانه زد
قرعه به نام من ديوانه زد
صبر و بلا را به هم آميختند
در عطش ساغر ما ريختند
جرعه اول كه زدم سوختم
آتش و خون از جگر افروختم
سينه من سوخته سينه ايست
شعله خاكستر آينه ايست
سينه زهرا تب توحيد داشت
كان شرف شيره خورشيد داشت
شير نبود آنچه در اين سينه بود
شربتی از كوثر آينه بود
فاطمه آينه حيدر نماست
فاش بگو فاطمه شير خداست
آينه در آينه تكثير شد
آينه خنديد و جهانگير شد
فاطمه خود كيست نمود علی
كيست علی فاطمه منجلی
فاطمه ای مذهب و آيين من
آينه روشنی دين من
فاطمه ای سيده كائنات
چشم دو عالم ز رخت گشته مات
خلق ز وجدت به وجود آمدست
بر در مجدت به سجود آمدست
فاطمه ای مادر آزادگی
ای تو صمیمانه ترین سادگی
فاطمه ای نقش نگین خدا
آب حیات دل و دین خدا
همسر و همتای علی جز تو نیست
منشا نور ازلی جز تو نیست
مرغ دلم زمزمه سر ميدهد
ناله يا فاطمه سر ميدهد
در نظر همسر دور از پدر
فاطمه پر پر شد در پشت در
پر پر كردن گل ياس را
كيست كه چرخاند دس داس را
پنجه زينب نتواند هنوز
فاطمه ای بود و نبود علی
مادر گلهای کبود علی


برچسب‌ها: حضرت فاطمه, س, ام ابیها, شعرآقاسی

+ نوشته شده در  دوشنبه سوم اسفند ۱۳۹۴ساعت 0:42&nbsp توسط روح اله کردستانی   | 


روز دانش آموز...
ما را در سایت روز دانش آموز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rk1392 بازدید : 124 تاريخ : جمعه 12 آبان 1396 ساعت: 1:26